ظریفبینی پانزدهم: سکوت غضنفردوستان نسبت به یادآوری آرمان غضنفرالسلطنه
اینجا برخی آدم ها وقتی به نفعشان نباشد حتی تاریخ را هم جعل می کنند، تاریخ که هیچ حتی گذشته پدران خود را هم جعل می کنند. به آرمان های پدران و بزرگان خود پشت می کنند و وقتی به نفعشان باشد نان را محکم در تنور می چسبانند. اما اگر دیگی برای آنان نجوشد...
چند وقت پیش همایش بزرگ استعمارستیزی در بوشهر برگزار شد و این همایش بین المللی یاد بزرگانی را در دل ها زنده کرد که سالیان سال بود کسی، حتی کوچکترین نگاهی به آن ها نداشت و اگر می خواستی کوچکترین مطلبی از آن ها پیدا کنی باید به کتاب های قطور تاریخی رجوع کرده و از لابهلای کتاب های خاک گرفته، میان دروغ ها و واقعیت ها، واقعیتی را از زندگانی این بزرگان بیرون می کشیدید.
آنان که مدعی تاریخ دوستی استان بوشهر هستند و مدت ها به قائله بیهوده دامن می زنند و از بزرگان خود چماقی می سازند تا بر سر دشمنان خود بزنند، این روزها سکوتی مرگبار تمام وجودشان را فرا گرفته است. گاهی هم که لبان تر شده از حسد خود را می گشایند، تهاجم می کنند که چرا شما تاریخ استعمارستیزی بوشهر را یادآور می شوید!
دلاورمردان بوشهری فراموش شده اند و کمتر کسی از آنانی که تا امروز خود را سینه چاک فرهنگ و تاریخ تمدن بوشهر معرفی می کردند به سمت و سوی این موضوع گرایش پیدا کرده اند... آنانی که تا دیروز از غضنفرالسلطنه برازجانی بتی ساخته بودند تا در مقابل مخالفان فکری خود از آن استفاده کنند، این همایش بزرگ که با حضور هزاران نفری از مردم استان بوشهر برگزار شد، نه حضور پیدا کردند و نه دست به قلم شدند تا از تاریخ و فرهنگ بوشهر، از دلاورمردی های غضنفرالسلطنه و یا دیگر دلاوارمردانی چون میرزا محمدخان برازجانی دفاع کنند.
به راستی فرهنگ دوستان بوشهر که برای این استان سینه چاک می کنند، از تاریخ و موسیقی بوشهر سخن می گویند و برای معماری بوشهر مدعی جان فشانی هستند، کجا بودند آن روزی که همایش برگزار شد و هزاران نفر با عشق و علاقه ساعت ها روی صندلی نشستند، تا بشوند که دلاورمردان بوشهری چگونه پوزه استعمار را در این استان به خاک مالیدند...
راستی غضنفر دوستان کجا بودند؟! آیا آنان ندیدند در این همایش بین المللی از دلاورمردی های غضنفرالسلطنه و دیگر دلاورمردان این استان یادآوری شد؟ آیا جز این است که اینان از غضنفرالسلطنه و مجاهد برازجانی و دیگر دلاورهای این استان فقط بتی می خواهند جهت دشمنی با رقبای خود؟ آیا این مبارزان و استعمارستیزان را وسیله ای نمی خواهند صرفا برای مقابله با اندیشه رقبای خود؟ آیا غضنفرالسلطنه ابزار دست اصلاح طلبانی نشده است که با آن رای های علاقمندان غضنفر را به کیسه دوستان خود بریزند؟ غضنفر دوستان فکر نمی کنند تمام زندگی آنان را سیاست بازی و سیاست بازانی فراگرفته که موتور محرک خود را با سوخت تفکر باقیمانده های استعمارگران داخلی حرکت می دهند؟!
کمی انصاف داشته باشیم و تاریخ بوشهر را آن گونه که واقعیت دارد به خورد جوان ترهای این مرز و بوم دهیم. تاریخ بوشهر سراسر استعمارستیزی است، استعمارستیزی را نمی توان از تاریخ بوشهر جدا کرد؛ استعمارستیزی یعنی صلح طلبی، استعمارستیزی یعنی مقابله با دشمن، استعمارستیزی یعنی دشمن شناسی! تاریخ بوشهر فقط معماری کوچه های چهارمحل نیست، راستی اگر به کوچه های چهارمحل هم سری زده باشید در این کوچه ها نیز بنبستی وجود ندارد، اینجا محل مبازره با دشمنان است! در چهارمحل بوشهر هنوز صدای فریاد دلاورمردان بوشهری به گوش می رسد و هنوز هم تاریخ به یاد می آورد در زمان مشروطه، خانه مشروطیت بوشهر –خانه مرحوم علم الهدی- مرکز تجمع مردم علیه استعمار بود.
آیا دوستان نمی خواهند کمی به کتاب های تاریخ رجوع کنند؟ آیا نمی خواهند فرزندانشان بدانند نمی شود دلاورهای بوشهر را از تاریخشان جدا کرد؟ امروز برخی ها تاریخ بوشهر را آن گونه که مـی خـواهـنــد تفسیر می کنند و از بوشهر معماری، موسیقی و آنچه را خود می پسندند دنبال و منتشر می کنند. تاریخ بوشهر آغاز دلاورمردی دلاورهایی است که مقابله ی با استعمار را سرلوحه زندگی خویش قرار دادند.